از موقعیت های ناخواسته ای که مجبوری برای درست کردن یه طرف قضیه، بزنی یه طرف دیگه رو خراب کنی متنفرم. بهم حس عذاب وجدان میده درحالی که راه چاره دیگه ای نداشتم. بیشتر انگار خراب کردی تا درست کرده باشی. حالا من تا چند روز یاد این قضیه میفتم و هر بار حالم گرفته میشه -_-

بدتر از اون اینه که راجع به این بخش از زندگیم هنوز با مشاورم صحبت نکردم. یعنی اینقد مسائل مهم تری بود که اصلا وقت نشد به این یکی برسم. دوستای اینجامم هیچکدوم نمیدونن و نمیتونم هم بهشون بگم. فقط 2-3 تا از دوستای ایرانم خبر دارن. شاید یه ویدیوکال کردم با یکی از اونا صحبت کردم که حداقل یه ذره سبک شم. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد