تهوع

دقیقا تو همین لحظه استرس از مغزم تا نوک پاهامو گرفته و تو دلم رخت میشورن و مثلا باید بخوابم! چطوری دقیقا؟

یکی اون سطل آشغالو بیاره لطفا.

عادت یا عذاب؟

من یه اخلاق افتضاح دارم و اونم اینه که وقتی مودم پایینه، همه رفتار های سالممو کنار میذارم. درواقع از اونجایی که حداقل تو دو سوم از روزای زندگیم مودم پایینه، نمیذارم به عادت تبدیل بشن از بس قطع و وصلشون میکنم. حالا دارم سعی میکنم حتی با مود پایین هم حفظشون کنم. رفتار های خیلی ساده ای هم هستن. یعنی اینطوری نیست که فکر کنین حالا چه چیز بخصوصیه که رعایت کردنش سخت باشه. چیزایی مثل کنترل میل بیش از حدم به کربوهیدرات که وقتی حالم خوب نیست چند برابر میشه، یا مثلا کرم زدن به پوست صورت و دست و پام یا آب کافی خوردن. حتی گاهی مسواک زدن! ببینم چقدر میتونم موفق باشم!

مرگ

اگه بمیرم دلم برای یار، بابا و مامان و خواهرم، و یکی دوتا از دوستام تنگ میشه.  اگه اینا رو نداشتم چقدر راحت میتونستم بمیرم.

به نظرتون آدم موقع مرگش دلتنگی رو حس میکنه؟ یا مثلا بعد از مرگش وجود داره که بازم دلتنگی رو حس کنه؟ به نظرتون آدم بعد مرگش گریه هم میکنه؟ چقدر مبهمه همه چیز.

دلم میخواد همین الان همینجا وسط هال بشینم مثل سگ گریه کنم

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.