چند ساعته یه جور آزاردهنده ای استرس دارم. دست و پام یخ کرده و معدم اذیتم میکنه. تپش قلب دارم. راجبش هم نمیتونم یا شاید نمیخوام حرف بزنم. چرا آخه؟ :/

انقد تو این مدت هله هوله خوردم و هیچ تحرکی نداشتم که دیگه حالم داره از خودم بهم میخوره. باورش سخته ولی دلم یه زندگی سالم میخواد :/

عمیق تر از اون چیزی که فکرشو میکردم

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

صرفا جهت یادآوری

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

یعنی اون بیرون بهار اومده؟ پس چرا هوا سرده هنوز؟

واقعا دلم واسه خوش گذرونیام تنگ شده :( ولی از اینکه ریخت نحس یه عده رو نمیبینم خیلی خوشحال و راضیم

باورم نمیشه ولی حتی دلم واسه آرایشگاهم تنگ شده به نظرم تنوعی بود  واسه خودش.

دلم میخواد پاشم با دوستام برم بیرون کارای خاک بر سری کنم. قرنطینه فشار آورده لعنتی. قبلا یه دو تا شیطنت کوچولو میکردیم دلمون خوش بود، الان چی؟ تازه جالبه اون موقع هی از زندگیم ایراد میگرفتم که هیجان نداره و خیلی مثبت پیش میره. الان که فکرشو میکنم خیلی هم مثبت و آروم نبود

وای خدااا دلم بیرون میخوااااد. ملت چطوری دووم میارن؟؟؟