از یه جایی به بعد من خیلیا رو به یه ورم گرفتم، خیلیا رو از زندگیم حذف کردم و از اونایی که مناسب زندگی من نبودن ولی کاملا هم قابل حذف نبودن، فاصله گرفتم. یه گوشه این دنیا با آدمایی که خودم انتخابشون کردم زندگیمو میکنم و کاریم به کار کسی ندارم. ولی بازم وقتایی میرسه که با همه پوست کلفتیم دلم میشکنه و بدون اینکه بخوام اشکم درمیاد. گرچه جلوی اون شخص نشون نمیدم دلم شکسته ولی تو خلوت خودم خیلی دلگیر میشم. این آدما هم نه از سر بدجنسی، که از سر ندونستن این کارو میکنن. شاید اگه بدونن بیشتر مراقب حرفاشون باشن ولی من نمیخوام نقطه ضعف نشون بدم. یادمه مشاورم همون جلسات اول مشاوره میگفت تو هنوزم میخوای جلوی بعضی از آدمای زندگیت دختر قوی داستان باشی. نیاز نیست اینطور باشی. آیا به نظرتون من به حرفش گوش کردم؟ خیر

و اینطوریه که یه روزی مثل امروز یه گوشه آروم اشکامو ریختم و حتی با خودمم راحت نبودم موقع گریه کردن و سعی کردم زود جمعش کنم. بعدشم رفتم پیش بقیه و همه چی عادی پیش رفت.

نظرات 4 + ارسال نظر
Meys@m دوشنبه 29 آذر 1400 ساعت 20:30 http://www.meysamkh.blogsky.com

بهترین کار

Meys@m دوشنبه 29 آذر 1400 ساعت 13:19 http://www.meysamkh.blogsky.com

به هر حال اونایی که میشه رو نباید درنگ کرد

آره اونایی که میشه رو که به یه سمتم میگیرم

Meys@m دوشنبه 29 آذر 1400 ساعت 12:13 http://www.meysamkh.blogsky.com

منظور نادیده گرفتن خود عامل بوجود آورنده ست خود خود شخص

آخه بستگی داره کی باشه. خیلیا رو میشه نادیده گرفت ولی بعضیا رو نمیشه واقعا.

Meys@m دوشنبه 29 آذر 1400 ساعت 11:14 http://www.meysamkh.blogsky.com

بهترین کار نادیده گرفتن هر چیزیه که باعث ناراحتی و آسیب آدم میشه هر چند که سخت باشه..

این روشم امتحان کردم. تا یه جایی شدنیه. دیگه بعضی رفتارا اینقدر تکرار میشه که قابل چشم پوشی نیست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد