حالم خوب نیست.
نه بخاطر امتحان که ای کاش بخاطر امتحان و استرس بود.
میدونم این بارم تموم میشه. میدونم کم کم فراموش میکنم این روزا رو.
۱۰ سال دیگه احتمالا خوشی هاشو یادمه و این روز و شبا از ذهنم پاک شده.
ولی تا اون موقع باید چی کار کنم؟
تا کی قراره اینطوری پیش بره؟
کی قراره یاد بگیرم چطوری اوضاعو کنترل کنم؟
نگرانم. نگران خودم که زندگیم خیلی وقته پر شده از این اتفاقات و احساس میکنم دیگه خستم، دارم کم میارم و این یعنی یه روزی میرسه که میبینم همه چیو تعطیل کردم تا بی روح و راحت زندگی کنم. نگران اون روزم نگران اون آدم...
سخت نگیر
این نیز
بگذرد ...
بله میگذره. شکر که میگذره :)