صمیمی ترین دوست این یک سال دانشگاهم امشب رفت.
کمکش کردم وسایلشو ببنده و ببره پیش ماشین.
وقتی خداحافظی کردیم از دم در تا بلوک خودمون خیلی دلگیر بود. خوابگاه خلوت و ساکت. بیشتر بچه ها امروز رفتن و یه تعداد کمی هم فردا میریم و خوابگاه خالی خالی میشه.
دلم واسش یه ذره میشه و اینکه معلوم نیست دوباره ببینمش یا نه خیلی ناراحتم میکنه.
اون کارگاه به کجا رسید تموم شد خلاصه؟
فردا امتحانه و من اصلا نخوندم. خیلی راحت بیخیالش شدم :))
میبینیش عزیزم...
مثبت اندیش باش
امیدوارم :)
مرسی بخاطر این حس مثبت