باز هم یاد تو (2)

یه جور خودآزاریه..

داشتم یه وبلاگو میخوندم که یاد اهنگی افتادم که مسبب آشنایی من و تو شد..

همین که تو گوشم شروع به خوندن کرد بغضم گرفت.. دلم پر کشید واسه اون روزا.. همون روزایی که داشتمت..

کاش الانم مثل همون روزا بود.. میدونم دیگه تکرار نمیشن..

میدونم حالا فقط دوتا دوستیم که گاهی از هم خبری میگیریم..

همه چیزو میدونم ولی بازم دست خودم نیست..

هر بار که یادت میفتم، هر بار که تو لیست مخاطبای تلگرامم از کنار اسم تو رد میشم.. هر بار که چک میکنم ببینم کی آنلاین بودی.. هر بار که میبینم همزمان با من آنلاینی.. همه این موقع ها حس خاصی دارم.. باور کن دست خودم نیست

نظرات 4 + ارسال نظر
محمود شنبه 30 بهمن 1395 ساعت 01:41

هیییی

:(((

میم! پنج‌شنبه 7 بهمن 1395 ساعت 15:54 http://nasimkoohsarph7.blogsky.com

این متن تون منو یاد خودم انداخت!یاد کارایی که فک کنم بین همه ی آدمای دل باخته ی روی زمین مشترکه!
داغ دلم تازه شد !

امیدوارم در رسیدن به اهدافتون موفق باشید

ممنونم از شما
امیدوارم شما هم موفق باشید و به آرامش برسید.

خان دایی سه‌شنبه 28 دی 1395 ساعت 22:37 http://www.khan-dayiii.blogfa.com

حستو کامل می فهمم دایی

یه وقتایی تحملش خیلی سخته دایی:((

لونااااااااا دوشنبه 27 دی 1395 ساعت 16:07 http://Toybox.blogsky.com

ههههععععععییییی بد غمیه...

آره خیلی :((

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد