بوفه دار عزیز

رفتم بوفه خوابگاه خرید کنم. از بس هر بار که میرم کلی خوراکی و چیز میز میخرم، امشب وقتی دید کلا 2-3 تا خوراکی برداشتم، خیلی جدی بهم گفت: راضی نیستم ازت!!! هر بار که میومدی کلی خرید میکردی

کاش حس میکردی..

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

امتحان

در اینکه من از امتحان و استرسش متنفرم شکی نیست.

فقط برام سواله که کسی هست از امتحان دادن خوشش بیاد؟؟ یا از درس خوندن واسه امتحان؟؟ واقعا چنین آدمی روی این کره خاکی وجود داره؟!!! فقط میخوام یه بار ببینمش. تضمین نمیکنم برخورد مناسبی باهاش داشته باشم :|


+ خوش به حال اونایی که مجبور نیستن درس بخونن. و بیچاره من که تازه اول راهم..

قاطی پاتی

گاهی وقتا دقیقا مثل همین الان لازمه صدای آهنگو ببری بالا و بذاری تو سرت بکوبه و حرکاتتو باهاش هماهنگ کنی و زندگیت به هیچ جات نباشه..


گور بابای همه چیز :)

دعا میکنم شما هم مثل من نصفه شبی با شکم گشنههه یه دل سییییر بخندین :))

خیلی حال داد. ممنونم از بلاگرهای گرامی (چرا شکلک نمیاد؟؟) (شکلک خنده)