فکر کنم برای اووولین بار تو خوابگاه تنها شدم. همه رفتن بیرون و من واسه خودم رو تخت نشتم چای میخورم و کتاب میخونم. عااالیه
خب واسه دومین بار امتحان رانندگی دادم و قبول شدم :))
از استرس خودم و بقیه رو خل کردم ولی بالاخره تموم شد رفت. ۲_۳ ماه دیگه گواهی نامه به دستم میرسه. امیدوارم بتونم نهایت بهره رو از این گواهی نامه تو دوران دانشجویی برده و حاااال کنم
امشب باید برگردم خوابگاه و فردا دوباره دانشگاه شروع میشه.
راستش یکم دلم تنگ شده ولی کلا دوست ندارم برگردم
کی حوصله شلوغی خوابگاهو داره آخه؟ اون دانشگاه مسخره رو بگو! پوووف
خب برگشتم خونه و نرسیده مامانم هر چی این چند روز خوش گذشتو از چشمم درآورد. اصلا کار این زن همینه. فقططط صبر و دعا برای زودتر مستقل شدن به شیوه ای غیر از ازدواج!