اوضاع اینترنت بهتر از چیزیه که انتظار داشتم. وقتی داشتم میرفتم فرانسه خیلی ضعیف تر بود و vpn هم به خوبی الان کار نمیکرد. ولی خب قبل اینکه وارد ایران بشم، vpn خریدم وگرنه با فیلترشکن های رایگان و پروکسی فکر کنم خیلی سخت میشد.

Home sweet home

رها از ایران براتون مینویسه. بازگشت شکوهمندانم به مرزهای فیلترینگ رو به خودم تبریک میگم.

دیشب رسیدم تهران و الان تو اتاق خودم تو خونه پدری و مادری میخوام بخوابم. من فقط ۷ ماه از خونوادم دور بودم ولی لحظه دیدنشون فوق العاده بود. دلم برای بغلشون یه ذره شده بود. البته خواهرمو هفته بعدی میبینم. بغل اون که کلا یه دنیای دیگست :))))

در پوست خود نمیگنجم و تصمیم دارم از تمام لحظات این سفر نهایت استفاده رو ببرم. از همین امروز هم برنامه هامو شروع کردم D:

بریم ببینیم این مدت چطور میگذره. بازم میام اینجا مینویسم.‌

معمولا هیچ چیزی به اون خوبی که تصور میکنیم نیست ولی خیلی چیزا میتونن بدتر از تصورات ما باشن!

امشب من یکی از آرزوهامو زندگی کردم :)))

باید بگم که تابستونای اروپا فوق العاده باحاله. پر از برنامه های جالب و شاد. به هر بهانه ای جشن و کنسرت های خیابونی به پا میشه و مردم میزنن میرقصن و عشق میکنن با زندگیشون واقعا. اکثر این برنامه ها هم برای عموم آزاده و نیاز به هزینه کردن نداره.

امشب اینجا جشن موسیقی بود. تو کل شهر صدای موزیک میومد و همه بیرون بودن. هر کوچه پس کوچه ای یه وایبی داشت واسه خودش. واقعا خوش گذشت.

یکی از سبک موسیقی هایی که همیشه خیلی برای من جالب بوده، موسیقی ایرلندیه که امشب از نزدیک اجراشونو دیدم. کنسرت های جاز و راک و رپ و ... هم بود که واقعا حال داد.

کاش یه روزی تو ایران این جشنا بر پا شه.