یعنی دوستام یه جوری حسودی میکنن که اگه یکی رو بوسیدم باید بقیه رو هم ببوسم.
الان یکی یکی دارن استوریمو ریپلای میکنن فحش میدن. خیلی دوسشون دارم خدایی
اینقد کار گوشیم طولانی شد و مجبور شدم هی به موبایل فروشی زنگ بزنم و برم و بیام که امروز موقع ثبت شمارم تو سیستم، مثل اینکه جناب فروشنده شمارمو تو گوشی خودشونم ثبت کردن!
بالاخره گوشیمو گرفتم و اومدم خونه دیدم تل پیام داده که راضی هستین و فلان؟
واقعیتش پسره هم خوش قیافست هم خوش هیکل و ورزشکار ولی متاسفانه خوش مغز نیست. و خب یه باهوش با قیافه معمولی قطعا بهتر از یه بی مغز خوشگله. حداقل واسه من اینطوری قابل تحمل تره. اگه باهوش هستین و قیافه اوکی ای دارین، به هیکلتونم برسین. نمیدونین چه لطف بزرگی در حق خودتون میکنین اولش عادی جواب دادم و تشکر کردم. بعد دیدم سریع پسرخاله شد و داره بد لاس میزنه، دیگه سرد جواب دادم خودشو جمع کنه. توروخدا اینقد زود پسرخاله نشین. خیلی چندشه. تازه طرف همشهری هم هست. من با همشهری اونم این مدلی عمرا ریسک نمیکنم
واقعا عجیبه که تو این مملکت برای زن هیچ موجودیت مستقلی قائل نیستن. ما شکر خدا همیشه جزو اموال آقایونیم. شاید به شکل جزئی مثلا در سطح خونواده اینطور نباشه و متناسب با فرهنگ هر خونواده ای شرایط زنان یکم متفاوت باشه با همدیگه (یکی یکم مستقل تر، یکی یکم وابسته تر) ولی در سطح کلان ما کاملا با مردان تعریف میشیم. حالا مشکل کجاست؟ اونجا که آقایون اکثر اوقات به طور خودآگاه و خواسته و گاهی اوقات هم به صورت ناخودآگاه و ناخواسته با زن دقیقا شبیه یه ملک رفتار میکنن. مثال زیاد میشه زد واسه این مدل رفتارا ولی یکی دو تا چیز که همین اواخر دیدمو میگم.
اولی: با دوستم و دوست پسرش نشسته بودیم. دوست پسرش مثلا با حالت قربون صدقه! ازش پرسید شما کی هستی؟ در کمال تعجب دوستم برای معرفی از اسم خودش و فامیلی دوست پسرش استفاده کرد!!! یعنی به خدا اگه بگم میخواستم اون لحظه عق بزنم، دروغ نگفتم. واقعا خیلی خودمو نگه داشتم که طبیعی رفتار کنم. ایییین همه حل شدن یه زن تو یه مرد از کجا میاد؟! چرا یه زن باید چنین چیزی رو بپذیره و حتی ازش خوشحالم بشه؟!! تازه بماند که ما فامیلیمونم کلا از پدر (که بازم مرده) میگیریم و مادر هیچ نقشی توش نداره. ولی حداقل اون پدر واست کلی زحمت کشیده. این دوست پسر چه گلی به سرت زده آخه؟؟
ممکنه بگین حالا ابراز احساسات بوده و قصد بدی وسط نیست و قضیه سلطه طلبی و نگاه کالا انگار به زن نیست. سوال من اینه که چرا هیچوقت این قضیه به شکل برعکس اتفاق نمیفته؟ اگه مرد هستین، تا حالا شده با فامیلی دوست دخترتون خودتونو معرفی کنین و لذت هم ببرین؟؟
دومی: دیروز یه تبلیغات تو تلگرام دیدم راجع به کلاس آموزش چندهمسری. حالا اینکه چنین کلاسایی تو مملکت ما برگزار میشه به کنار. چیزی که خیلی توجه منو جلب کرد یه جمله تو این تبلیغات بود: "چگونگی تربیت خانم ها برای زندگی چندهمسری"
اینقدر این جمله برای من بار سنگینی داشت که از ذهنم بیرون نمیره. زن رو به چه چیزی تقلیل میدین؟ به حیوون خونگیتون؟ یعنی یه زن عاقل و بالغ نمیتونه خودش تصمیم بگیره چه سبک زندگی ای میخواد و یه مرد باید تربیتش کنه که یه سبک زندگی خاص رو یاد بگیره و زندگی کنه؟ البته که قبول دارم اون مرد از زنی که میپذیره باهاش اینطوری رفتار بشه، باهوش تره. یا بهتره بگم اون زن از اون مرد خنگ تره.
این وسط یه عده هم هستن که همه چیزو میندازن گردن خانوما. جملاتی مثل اینکه: زنان خودشون با خودشون بد میکنن؛ زنان خودشون دوست دارن اینطور باهاشون رفتار بشه و ...
این دسته از عزیزان هم کلا متوجه نیستن که این نوع فرهنگ و این کالا انگاری کاملا به شکل سیستماتیک توی مغز مردم نهادینه میشه. مرد و زن از بچگی اینطور تربیت میشن و اینطور میبینن. از طرفی تو بزرگسالی که فرد خودش میتونه تصمیم بگیره چه چیزایی رو به خورد مغزش بده، تنها خوراکی که میبینه بازم همین محتوای مردسالار و زن ستیزه. چرا؟ چون تو مملکتی هستیم (و حتی تو یک سری از مسائل تو دنیایی هستیم) که کلاسای آموزش چند همسری برگزار میشه ولی کارگاه های آموزش شروط ضمن عقد کنسل میشه و حتی مسببانش زندانی میشن. رسانه هایی که در سطح کشور امکان دسترسی راحتتری برای مردم دارن، تماما محتوای زن ستیز تولید میکنن. طبیعتا اونقدری که مردم به راحتی میتونن به محتوای صدا و سیما دسترسی داشته باشن، به تلگرام و اینستا و ... دسترسی ندارن. صحبت راجع به امثال من و شما نیست که وبلاگ میخونیم و به احتمال زیاد به شبکه های اجتماعی دسترسی راحتی داریم. صحبت راجع به قشری از مردمه که شاید همون تلویزیون رو هم به راحتی نمیتونن استفاده کنن. اونا جامعه هدف اصلی برای آموزشن چون اونا هستن که از همه ناآگاه ترن. و به نظر من اتفاقا آگاهی رسانی به اونا بیشتر میتونه تاثیرگذار باشه. چون متاسفانه با وضعی که امروز این مملکت داره، این قشر اکثریت رو تشکیل میدن.
آیا هیچ محتوای آموزشی درستی به دست این قشر میرسه؟ آیا اصلا اطلاع دارن که چه حق و حقوقی رو باید داشته باشن که ندارن؟ آیا اصلا میدونن چه چیزایی زن ستیزی محسوب میشه و نباید زیر بارش برن؟
حالا بماند که این آموزشا کار یه روز و دو روز نیست. نمیشه از کسی که 30 سال وابسته و مطیع تربیت شده، انتظار داشت یه روزه شهامت مستقل شدن رو بدست بیاره، اونم وسط چنین مملکتی. ولی میشه تلاش کرد و امید داشت. اگه منی که تا چند سال پیش طرز فکرم چیز دیگه ای بود، امروز نگاهم اینه، پس میشه با آموزش شرایطو تغییر داد. مشکل اینه که اصلا اجازه آموزش نمیدن. تنها کاری که تو این شرایط از آدم برمیاد اینه که به هر کسی که میتونه آگاهی بده (البته نه به شیوه امر به معروف و نهی از منکر کنندگان گرامی!). حالا ممکنه بگین آگاهی بقیه به من چه؟ اینو در نظر بگیرین که اگه امروز یه زن جوون حتی یک درصد بیشتر از مادرش آزادی عمل داره، حاصل تلاش کساییه که نگفتن به من چه. اگه 100 سال پیش آدمایی نبودن که آگاهی رسانی کنن و اعتراض کنن، امروز ما همین یه ذره آزادی رو هم نداشتیم. اگه امروز ما هیچ کاری نکنیم حتی کار به نسل بعد نمیکشه، بلکه تو همین عمر خودمون محدود و محدود تر شدن رو تجربه میکنیم.
در نهایت میخوام بگم اگه زن هستین آگاهیتونو بالا ببرین و حداقل در سطح زندگی شخصی خودتون حق و حقوقتونو مطالبه کنین. و اگه مرد هستین بازم آگاهیتونو بالا ببرین و از اینکه زنان زندگیتون آگاه بشن نترسین و باور کنین که آگاهی در هر زمینه ای یه مسئله جمعیه و به نفع کل سیستمه، نه یه جزء خاص از سیستم.