دوستای من از تو حموم و دستشویی هم ویس میفرستن. حقیقتا خودم تا حالا باهاشون این کارو نکردم. خدایا شکرت

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

من از اینکه تسلی دهنده و آروم کننده بقیه باشم خسته شدم. چرا یکی نمیاد منو آروم کنه؟ حتما باید رک بگم چه حالی دارم تا یکی یکم پای حرفای دل من بشینه؟ چرا خودشون نمیفهمن اوضاعم چطوریه؟

دوست دارم بگم به هیچ جای هیچکس نیستم ولی میدونم بی انصافیه و هنوز کسایی هستن که حالم براشون مهمه. کاش اینجا رو میخوندن خودشون میومدن باهام حرف میزدن. من جایی غیر از اینجا نمیتونم شروع کننده درد دل باشم و دارم خفه میشم.

تراس این خونه چنان ویوی قشنگی داره که من اگه بودم فقط تو همین تیکه زندگی میکردم.

آدم پا شه بره خونه دوست پسر دوستش بشینه فرانسوی بخونه و دوستش واسش پاستا درست کنه و دوست پسرشم یه فیلم باحال پیدا کنه دور هم ببینیم و بعدشم لالا. خوبه دیگه، نیست؟





+ قسمت بدش الانه که این ۲تا همدیگه رو بغل کردن و من تنهام