زندگی سالم، پَر

امروز با دوستم داشتیم درد دل میکردیم بابت مشکلاتی که داریم و وقتی از دغدغه هام گفتم یه لحظه متوجه شدم چقدر نسبت به قبل مهاجرت، مشکلاتم تغییر کرده. خیلی بزرگسال طور شده همه چی و من هر بار متوجه این قضیه میشم تعجب میکنم. اینقدر همه کارا جدی، سخت و همزمان هستن که خودم تعجب میکنم چطوری مدیریتشون میکنم و چقدر آستانه تحملم بالا رفته.

درواقع اوضاعم اینطوری شده که استرس به صورت مداوم تو زندگیم هست و داره میگاد ولی به بودنش عادت کردم تقریبا. درنتیجه به اندازه اوایل منو از کار نمیندازه. واقعیت اینه که حداقل تا 6-7 سال آِینده این استرس با همین شدت یا حتی بیشتر قراره تو زندگیم باشه و کاریش نمیشه کرد. دیگه مجبورم همینجوری ادامه بدم. راه دیگه ای جلوی پام نیست.

اشتهامم داره کم میشه یواش یواش چون از بیخیالی سفر ایران دوباره وارد استرس زندگی فرانسه شدم و وسط این همه دل مشغولی اصلا حوصله آشپزی و غذا خوردنو ندارم. خدا به دانشمندا خیر بده که مکمل مولتی ویتامین مینرالو تولید کردن.

دست بوس کاشفان قهوه و تولیدکنندگان سیگار و فیلم سازان و سریال سازان گرامی هم هستم که لحظات کوتاهی از آرامش رو برام به ارمغان میارن :))

نظرات 1 + ارسال نظر
فاضله جمعه 13 مرداد 1402 ساعت 18:07 http://1000-va2harf.blogsky.com

یه کم از بدیاش بگو

از بدی چی بگم؟
اینا بدیاش بود دیگه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد