خب این که خیلی طبیعیه قبل تمرین حتما باید یه چیزی بخوری که سیر باشی و هم ذخایر گلیکوژن عضلات پر باشه واسه تمرین تا کم نیاری مخصوصا اگه حرکات پا باشه که انرژی بیشتری میبره پ.ن: البته بعد تمرین هم حتما تا ۲ ساعت باید غذای حاوی پروتئین و کربوهیدرات بخوری.
آره میدونم ولی رعایت نمیکنم دیگه واسه همین میگم مثل من غذا نخورین
آیا خدا رو خوش میاد دیتیل این قضیه رو بپرسی؟ عاقا من دیر از خواب بیدار شدم و حال و حوصله آشپزی رو نداشتم مثل اغلب روزای زندگیم درنتیجه ساعتای 2-3 یه چیزی در حد صبحانه خوردم و ساعت 5 باشگاه بودم. نصف کلاس گذشته بود که دیدم احساس ضعف میکنم. هی به خودم گفتم نه چیزی نیست بهش توجه نکن خودش رفع میشه ولی متاسفانه رفع نشد یه 10 دقیقه گذشت دیدم دیگه بدنم داره میلرزه و نمیتونم سر پا وایستم و یه ذره دیگه صبر کنم همینجا چشمام سیاهی میره و فیلم هندی میشه. دیگه به مربی گفتم احساس ضعف دارم و میخوام برم. گفت برو بیرون یه ذره استراحت کن و یه آبی به صورتت بزن ببینیم حالت چطور میشه. رفتم یه 10 دقیقه ای نشستم و آب و شکلات و فلان که فشارم برگرده. مربی هم اومد بهم سر زد و اینا. دیگه آخرای کلاس دوباره رفتم داخل که زود تموم شد برگشتم خونه. میدونی اینکه یهو وسط کلاس اینطوری شد و یه بی نظمی شد و همه هم بودن طبیعتا، معذبم کرد. با اینکه همه خیلی خوب برخورد کردن و مربیمم عالیه واقعا. خیلی سعی کردم چیزی نگم ولی دیگه مجبور شدم.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
باز دمش گرم تا خونه رسوندت
یه چیزیم بهش بدهکار شدم آخرش
بیشتر واسه یه دراز و نشست ساده غذا خوردی
آره در همون حد سوخت میرسوند
خب این که خیلی طبیعیه قبل تمرین حتما باید یه چیزی بخوری که سیر باشی و هم ذخایر گلیکوژن عضلات پر باشه واسه تمرین تا کم نیاری مخصوصا اگه حرکات پا باشه که انرژی بیشتری میبره

پ.ن: البته بعد تمرین هم حتما تا ۲ ساعت باید غذای حاوی پروتئین و کربوهیدرات بخوری.
آره میدونم ولی رعایت نمیکنم دیگه
واسه همین میگم مثل من غذا نخورین
دیتیل پلیز
آیا خدا رو خوش میاد دیتیل این قضیه رو بپرسی؟
درنتیجه ساعتای 2-3 یه چیزی در حد صبحانه خوردم و ساعت 5 باشگاه بودم. نصف کلاس گذشته بود که دیدم احساس ضعف میکنم. هی به خودم گفتم نه چیزی نیست بهش توجه نکن خودش رفع میشه ولی متاسفانه رفع نشد
یه 10 دقیقه گذشت دیدم دیگه بدنم داره میلرزه و نمیتونم سر پا وایستم و یه ذره دیگه صبر کنم همینجا چشمام سیاهی میره و فیلم هندی میشه. دیگه به مربی گفتم احساس ضعف دارم و میخوام برم. گفت برو بیرون یه ذره استراحت کن و یه آبی به صورتت بزن ببینیم حالت چطور میشه. رفتم یه 10 دقیقه ای نشستم و آب و شکلات و فلان که فشارم برگرده. مربی هم اومد بهم سر زد و اینا. دیگه آخرای کلاس دوباره رفتم داخل که زود تموم شد برگشتم خونه.
عاقا من دیر از خواب بیدار شدم و حال و حوصله آشپزی رو نداشتم مثل اغلب روزای زندگیم
میدونی اینکه یهو وسط کلاس اینطوری شد و یه بی نظمی شد و همه هم بودن طبیعتا، معذبم کرد. با اینکه همه خیلی خوب برخورد کردن و مربیمم عالیه واقعا. خیلی سعی کردم چیزی نگم ولی دیگه مجبور شدم.