یادتونه گفته بودم واسه رابطم به همون یه ذره امید تا آخرین لحظه چنگ میزنم؟ خب همون یه ذره امید هم از بین رفت و ما رابطمونو تموم کردیم.
فکر کنم دیشب سخت ترین شبی بود که گذروندم و خوشحالم که گذشت و حداقل میدونم بدتر از این نمیشه.
هم حرف زیاد دارم واسه نوشتن و هم حرفم نمیاد. اگه یه روزی حوصله داشتم و نیاز داشتم مینویسم.
بهترین کار
همان رها بودن است
آره واقعا
بهترین و کم ضرر ترین کار :)