تو این یه ماهی که ایرانم تا حالا چند بار پیش اومده که کسی بهم بگه چه دلی داشتی مهاجرت کردی!
تو اون لحظه سوالی که تو ذهن من پیش میاد اینه که یعنی کسی هست که شرایط رفتن به یه کشور بهتر رو داشته باشه و با این شرایط ایران بازم بخواد بمونه؟ بخصوص تو نسل جوون! آدمای هم سن و سال من!
واقعا برام عجیبه وقتی بهم میگن چه جراتی داشتی! مگه اصلا راه دیگه ای هم داشتم؟ آدم وقتی مجبوره، دل و جراتشم پیدا میکنه دیگه. انتخابی نیست که :|
کلا تو مغز من ۲حالت تعریف شده: اونی که مهاجرت میکنه، و اونی که به هر دلیلی نمیتونه مهاجرت کنه. یعنی گزینه نخواستن مهاجرت تو مغز من قفله. شاید یه روزی زندگی جوری پیش رفت که درکش کردم و قفلش باز شد.
جدی اینقدر قفله؟![](//www.blogsky.com/images/smileys/104.png)
من اصلا حتی یکبار هم بیشتر از دو ساعت به مهاجرت فکر نکردم، اونم که وقتی خیلی جوون بودم فکر میکردم که اصلا ایران اوضاعش اینقد بد نبود
باهاشون موافقم که مهاجرت شجاعت میخواد زیادم میخواد
آخه شرایط ایران هم خیلی سخت شده. آدم چه بمونه چه بره به هر حال قراره سختی زیادی رو تحمل کنه. حداقل خارج از ایران میشه به آینده امید بیشتری داشت.
من
واقعا تصمیم عجیبیه برام. میشه دلیلشو بگی یا شخصیه؟