یه مهمونی از چهارشنبه غروب اومده پیش من و با اینکه خیلی دوسش دارم ولی فقط خوشحالم که فردا صبح میره. احتمالا طی یک پست رمزی همهههه غرامو میزنم. واقعا تحمل یه سری چیزا واسه من خیییلی سخته و چیزی نمونده که روانی بشم -_-

نظرات 1 + ارسال نظر
احسان شنبه 6 آذر 1400 ساعت 08:56

بده رمزشو بخونم دیگه :/

باشه. ایشالله که از خوندن غرام خسته نشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد