بازم مسائل زندگی من وسط خونه های مردم
بازم
بازم
بازم
بازم
بازم
من هیچیم به این زندگی و این آدما نمیخوره. چرا باید وسط زندگی خودم اینقدر غریبه باشم؟
+ بهش میگم چرا اونمسئله رو گفتی؟ تو روم نگاه میکنه و میخنده. انگار که از زجر من لذت میبره! چقدر یه موجود میتونه نفرت انگیز باشه..